هوا سرده
خونه سرده
زندگي سرده
دوستا سرد ان
دستام سرد ان
فقط آغوش گرم تو مونده که اونم تو دريغ ميکني !
وقتي دلم گرفته برام اسمون ريسمون نباف !
جوک نگو !
فيلسوف نشو !
فقط دستمو بکش و بغلم کن !
هوا سرده
خونه سرده
زندگي سرده
دوستا سرد ان
دستام سرد ان
فقط آغوش گرم تو مونده که اونم تو دريغ ميکني !
وقتي دلم گرفته برام اسمون ريسمون نباف !
جوک نگو !
فيلسوف نشو !
فقط دستمو بکش و بغلم کن !
همین که لابه لای کلماتم
نَفَس میکشی
راه میروی
در آغوشم میگیری
همین که پناه ِ واژه هایم شده ای
همین که سایه ات هست
همین که خوبی هایت را نمی توانم در واژه هایم خلاصه می کنم
و حس کلماتم پر از عشق دوس داشتن توست
همین که کلماتم از بی "تو"یی
یتیم نشده اند
کافیست برای یک عمر آرامش ؛
باش . . .
حتی همین قدر دور
حتی همین قدر دست نیافتنی
میترسم از اینکه
یه روزی یه جایی،من
خیلی دور از تو،
شب و روز در آغوش یک غریبه
بیقرارت باشم
و بعد از هربار هم آغوشی به یاد آغوشت
بی صدا گریه کنم
2 نشانگر موس
!--حباب--!!